با سرعتی دلهره آور علاقهمند میشود
تمامی دیالوگهای بالیوود را مرور میکند
و خویشتناش را در آعوشات رها میکند
و با طلوع خورشید،
از نو حافظهاش را میانبارد.
وقتی خوب ویران شدی ،
تلاش برای جمع کردن همه چیز ،
ارزش دارد.
مداد نوکی ام را کنار گذاشتم و یک مداد سیاه خریدم با تراش و پاککن. موقع نوشتن یادداشتها و چرکنویسها به تدریج خطوط ضخیم میشوند و ناخوانا و شکلی موهوم به خود میگیرند طوری که اگر رهایشان کنم یک ساعت دیگر خودم هم نمیتوانم سر از کارشان در بیاورم.
به تراش متوسل میشوم و آرزو میکنم زودتر این مداد کوچک شود تا به دشواری در دستم جا بگیرد. همیشه از تراشیدن دو سر مداد متنفر بودم ، ولی یک لحظه وسوسه میشدم و بعد، دیگر مداد را دوست نداشتم. اینبار بلدم چطور از مداد استفاده کنم که تا آخر دوست داشتنی باقی بماند.
پ.ن:موقع ثبت افکار اول از همه به مستطیل عنوان یادداشت بر میخوری. قوطی مسخرهای که برای معذب کردن نویسنده اختراع شده که به زور هم شده برای یادداشت اش عنوانی بتراشد.
گاه فکر میکنم کسی درون قلبم ایستاده و از آنجا صحبت میکند:
لقمه ای که بزرگتر از دهنت باشه
تو گلوت گیر میکنه
اونوقت هرچی هم که مشت و لگد بزنی
نه پایین میره
نه بالا میاد
نه میکشد ات
نه آرومت میزاره
این یک فلسفست
یک حقیقت به زبان ساده
در مورد هر چیزی هم مصداق داره
چه عشق باشه
چه لازانیا
تنهاترین آوارگیام را آغاز میکنم
با احساس و فراغت
با تصمیم جهان آشتی خواهم کرد.
عرفان بزگوار
معنویت رقیق و دوست داشتنی
بفرمایید
جانام نثارتان.
گوشی samsung مدل n100 را خیلی آسان میتوانی روی میز فرفرهوار بچرخانی.این امکان شاید مهمترین مزیت این نوع گوشی باشد.
گوشی را چنان ضرباهنگی میچرخانم که با جریان افکارم هماهنگ باشد و فکر میکنم چقدر هیجان انگیز بود اگر همه چیز با ریتم اندیشههای من میرقصید.
» و یک خبر: اگر روز شنبه یک روزنامه با لوگوی مشابه شرق و عنوان روزگارما دیدید حتمن بخرید.[ قصهی جامعه و توس و نشاط و عصر آزادگان در مورد شرق هم در شرف وقوع است]