دیگر زمانیکه با مغز رفتن توی دیوار نشانهی کوتهبینی و کم خردی بود گذشته، همه چیز آنقدر پیچیده شده که ادعای اشتباه نکردن آشکارا یک «لاف بزرگ» است...
درد، بودن را عمیقتر میکند...
اصلن از کجا معلوم؟شاید روزی آنقدر آبدیده شوم که دیگر با هیچ اتفاقی تنام نلرزد؛ درست مثل بروسلی،ایکیوسان ،لوک خوششانس یا حضرت علی!
پ.ن:به این میگویند «خوددلداری» پس از لگدمال شدن شادیهای کوچک به امید یک خوشبختی «موهوم» و «بزرگ»!
پ.ن ۲:حالم خوب نیست.
سلام تاواریش
نبینم غم داشته باشی!
من میدونم مشکلت چیه!بیا دیار خراسان ،حالت خوب میشه!
پویا!!!یه چیزی:من تازه دارم به لذت اشتباه کردن پی میبرم!!
بزرگترین اشتباه اینه که بخوای اشتباه نکنی !!!
.
.
.اخ چه کیفی می ده وقتی ادم اشتباه میکنه و کله بی موشو می خارونه!!!
اشتباه از ان بزرگان است و بس!!!(قال علی!!)
من پویای بدون اشتباه رو دوست ندارم !!
از ایکیوسان بودن، از بروس لی بودن از علی بودن متنفرم!
فقط میخوام خودم باشم و خودت باشی!
پویا بودن!!!!!!
شما دو تام خوب لی لی به لالای هم میزارید
خوب میشی
خوب میشم
خوب میشیم
نگران چی هستی؟ میگذره ... همونجوری که باید بگذره ... ولی مطمئن باش برای هر کسی اونجور میگذره که معلوم بشه کی کیه ...