مراسم تظاهرات انقلابی آن سالها که از تلویزیون پخش میشود، تفاوت مهمی را نسبت به راهپیماییهای امروزی احساس میکنم که به نظرم بیشتر ناشی از موزیکال بودن شعارها است.
قدیم سه بار میگفتند «مرگ بر شاه» و هر بار با یک ریتم.«ای شاه خائن....آواره گردی.....»را با شور وانرژی و حماسه میخواندند.هنوز هم وقتی آواز شهرام ناظری در بزنگاه جنگ رابا آن صدای آسمانیاش میشنویم که میخواند:«برخیز که از دشمن بیگانه بپرسیم.....در خاک دلیران به جه کار آمده امروز...»با او همنوا می شویم.
امروز شعارها بی روح و ریتم شده و با یک طبل خالی قابل همراهی است ، کلمات نظامیوار پشت سر هم تکرار میشوند....بی هیچ حس و روحی.
در تظاهرات امروز یک نفر با یک کلامی خشک و بیروح شعار را پشت بلند گو تکرار میکند و مردم یخزده به دنبال اش شعار از قبل طراحی شده را .......
انگار آنهایی که به موسیقی فکرمیکرده اند از تظاهر کنندگان جدا شده باشند.
نمیدانم....
وقتی پشت حرفی نه علاقه باشه نه درک حاصلش میشه تکرار طوطی وار همین شعارهای همیشگی ...
اونوقتا همه برای حرفایی که میزدن یه دلیل زیبا یا ارزشمند برا خودشون داشتن حالا همه فقط خستگی رو مرور میکنن
ای پویای خروس ! انتظار نداری که مردم [ مثل آدمی که توی تظاهرات اول انقلاب بی هوش افتاده باشه توی جوی آب و حالا بعد از ۲۷ سال از همه جا بیخبر به هوش اومده باشه ] هنوز همون شور انقلابی رو داشته باشند؟
بلا نسبت احمدینژاد البته .
بله خب...!
چه شورها داشتم من و دیگر ندارم!!!!
کرم و جرم !
جدا شدنشون که مسلمه .... حق هم دارند ... آهنگ ساختن که زور زوری نمیشه ...