درنگ

تو را چه سود از باغ و درخت ، که با یاس ها به داس سخن گفته ای

درنگ

تو را چه سود از باغ و درخت ، که با یاس ها به داس سخن گفته ای



از غربتی به غربت دیگر
تا جستجوی ایمان
تنها فضیلت ما باشد.

نظرات 8 + ارسال نظر
لاله شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:12 ق.ظ

و جهان را به قدر فرصت و همت خویش معنا دادن هم...

اگر زمین خدا وسیع نبود چطور؟ ... اگر بود و تو نتونستی بری چطور؟ ...

سفید چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:26 ق.ظ

تنها فضیلت وتنها دلیل بودن وموندن.
ولی این غربت های پی در پی پدر آدمو درمیاره.
راستی چند تا غربت مونده تا ایمان؟
کاش می دونستم!

شازده جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:46 ق.ظ http://pa.persianblog.ir

مومنانه برو...قدم بردار.رفتن به از نشستن.

سارا کوانتومی دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:45 ب.ظ http://zdz.persianblog.ir

کم پیدا شدی؟
کلی تو کامنت ها گشتم تا دو باره آدرست رو پیدا کردم.

تنها فضیلت؟؟
اگه باشه!

یوسف نیا سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:24 ب.ظ http://www.mehvar.com

سلام
همانطور که اطلاع دارید برای افزایش بیننده سایت یا وبلاگمان،موتورهای جستجو خیلی مهم هستند. و یکی از روشهای فوق العاده مهم و از همه جالبتر رایگان افزایش امتیاز در موتورهای جستجو ، تبادل لینک بین سایتها و وبلاگهاست.
سایت محور مشتاق تبادل لینک با شماست.
به همین منظور شما می توانید با ثبت لینکتان درhttp://www.mehvar.com/link/register.aspx بطور کاملا رایگان از این مزیت استفاده کنید. همچنین خواهشمندیم متقابلا لینک http://www.mehvar.com
را درسایت یا وبلاگ خود با یکی از عنوانهای :
سایت نیازمندیها
نیازمندیها
آگهی رایگان
فروشگاه اینترنتی
حراجی اینترنتی
لینکستان
قرار دهید. بدون اینکه اجباری در ثبت لینک ما داشته باشید در اولین فرصت و در سریعترن زمان لینکهای ثبت شده را تایید وارادتمان را کامل می کنیم.

تهمینه علیدادیانی دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:54 ق.ظ

سلام پویای عزیز.اول از همه عذر خواهی می کنم بابت اینکه از صفحه نظراتت به عنوان تریبون دلم استفاده می کنم جایی بهتر از اینجا پیدا نکردم.
این روزها حال خوشی دارم احساس می کنم یک جورایی لحظاتش مال منه و برام اتفاقات خوبی می افته.اولش دیدن پروین فراهانی و بعد صحبت با تو و بعد هم دیدن این همه وبلاگ جالب که هر کدوم دنیایی برای خودش.دیدن اسمهاوعکسهای اشنا نمی دونی چه شور و هیجانی در من ایجاد کرد دوست داشتم همه اونه رو با همه تاریخ های گذشته بخونم وبه همه بگم سلام سلام به تکتم افشنگ .علی زعفرانلو.شیما.اعظم.حسین دهقانی.سلام به تمام تاواریش های عزیز که نمی دونم یعنی چی!
هفت سال دوری از دوستان خالص و هم صحبت شدن با یه سری ادم بدور از ادمیت وبه قول تو زندگی توی دنیای جعلی ودست و پا زدن برای هیچی ادم رو از خودش دور می کنه یه دفعه اونم اگه خدا دوست داشته باشه به خودت میای که می بینی چه چیز هایی رو از دست دادی وشدی ادمی که فرسنگها از خود واقعیت فاصله داره.تازه اون موقع است که با نگاه به سالهای از دست رفته دچار افسردگی میشی و دیوانه کننده است زمانی که میری با کسی حرف بزنی و ببینی حتی الفبای حرفهای تو رو نمی فهمند همون دمخور های دیروز.در همین احوال دوست های "خودت"رو بیدا میکنی ویک دنیا امید در دلت زنده میشه.نمی دونی چه حس نابییه.
همتون رو دوست دارم.
به امید دیدار همه شما مخصوصا تو که خیلی ماهی وشکفت اور!

لاله سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:52 ق.ظ

با اینکه تهمینه رو نمی شناسم اما حرفاش رو خیلی می فهمم چون دقیقا چنین روزایی رو تجربه کردم (‌همون دمخورهای دیروز و دور شدن و خلاصه همش )‌ و دیدن بچه های بیرجند و حضورشون برام همون امید رو زنده کرد ... دستمو گرفت و مهربانانه از جا بلند کرد ...
لازمه منم اینجا از همه بچه ها تشکر کنم ... به خاطر همه چیزایی که برشمردنی نیستند

تهمینه دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 03:37 ب.ظ

دیدن روزانه این وبلاگهای کنار گذاشته شده دقیقا مثل پرسه زدن توی یک شهر خالی از سکنه، خفقان اور ونتیجه اون باز هم تنهایی وتنهایی وتنهایست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد