خوشبخت کسی است که ، از قضای روزگار، زمانی را که به لاس زدن با کتب علوم انسانی دربارهی مفهوم آنارشیزم ، به عنوان مدلی برای ادارهی جامعه ، اختصاص داده همزمان شود با مرور مفهوم بینظمی در مکانیک آماری و چریدن در مفهوم آنتروپی در ترمودینامیک .
چندین بعد زندگیام دست به دست هم دادهاند تا به مفهومی واحد از زوایای مختلف بنگرم.
پ.ن: تا بهحال شده احساس کنید خدا را هم غافلگیر کردهاید؟
پ.ن۲: پینوشت قبلی یک حس فوقالعاده مربوط به لحظه نگارش است و هرگونه ارتباط آن با یادداشت بالا تکذیب میشود.
پ.ن۳: به کسی که ،غیر از خودم ، از حرفهای اینجانب سر در بیاورد ، جوایز نفیسی اهدا میشود.
«...و به نظر شما در سنلورنزو اوضاع بهتره؟»
«حتمن به تره، حتمن.اینجا مردم آنقدر فقیر و آنقدر با خدا و آنقدر ناآگاهاند که یک ذرههم عقل سلیم ندارند!»
»بن:[بعد از ارسال پست در حین جستجوی روزانه متوجه شدم که روزنامهی محبوبم دیگر منتشر نمیشود!] امروز در تحریریه کیهان عروسی است؛ بالاخره انگیزه روزنامه خریدن را هم از ما گرفتند.۱و۲و۳