درنگ

تو را چه سود از باغ و درخت ، که با یاس ها به داس سخن گفته ای

درنگ

تو را چه سود از باغ و درخت ، که با یاس ها به داس سخن گفته ای

تق دیر!

وقتی خوب ویران شدی ،
تلاش برای جمع کردن همه چیز ،
ارزش دارد.

نظرات 6 + ارسال نظر
علی زعفرانلو سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:19 ق.ظ

سلام به تاواریشان............
به کسی که خوب ویران می شه حسودیم میشه..
نمی شه به این راحتی ها ویران شد.....
ولی اگه کسی تونست ...اونوقت که می تونه پایه های جدید درست کنه ...خالی از همه اون نقص ها و زشتی های قدیم.....
تولدی دوباره......!!!!
اونقدر با خصوصیات خودمون خو گرفتیم که فکر می کنیم اگه خودمونو ویران کنیم ،دنیا به اخر میرسه...
خوش به حال ویران شده ها .......!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:36 ب.ظ

اگه انگیزه باشه شاید.................

یک مرد چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 06:35 ب.ظ http://www.1oneman.blogspot.com

چقدر این حس برام ملموسه.
با علی موافقم.

لاله جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:13 ق.ظ

نمیدونم چرا هی فکر میکنم خیلی وقته به وبلاگت سر نزدم شاید چون تو یک کمی بیشتر از قبل - چشم نزنم - رویت شدی !

حرف قشنگی بود اما منظر من با علی قدری تفاوت داره ... منم دارم این جمله رو لمس میکنم اما میدونی؟ اصلا حس قشنگی ندارم ... مثل یه برزخ وحشتناکه برام ... یه جور از خودبیگانگی و خود بیزاری مطلق ... اما راست میگی تلاش برای ساختن - اگر تلاشی بتونه باشه - واقعا ارزش داره ...

لاله شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:33 ب.ظ

با کدوم قانون دنیا در افتادم مگه ؟!!!‌
(‌ بگو با کدومش درنیفتادی :))‌ )

بامداد یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:25 ب.ظ

مخلص برو بچه های افتاده !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد