درنگ

تو را چه سود از باغ و درخت ، که با یاس ها به داس سخن گفته ای

درنگ

تو را چه سود از باغ و درخت ، که با یاس ها به داس سخن گفته ای

...

چیزی ،جز زنجیرهایم، برای از دست دادن ندارم.

نظرات 8 + ارسال نظر
محمد رضا جمعه 23 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 08:50 ق.ظ http://skyboy612.persianblog.ir

داشتم از دلتنگی نوشته های میرزا را می خواندم آنهم پارسال به اینجا رسیدم نمیدانم چطور شد .

تکتم جمعه 23 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:57 ب.ظ http://www.tamamemah.blogfa.com

آخ! مرسی!
منم الان جز همین که گفتی هیچ چیزی برای گفتن ندارم!
حتی تصورش چقدر آرامش بخشه...

گرانبار جدید(ن.ع قدیم) سه‌شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 02:21 ب.ظ http://fotooh.blogfa.com

سلاااااااااااااااام بر هم قطاری عزیز.خوب هستید؟
حتما من شناختید ،آره من همونم.
من میشم دختر دوم دختر بابابزرگ دوست شما.
خواهر اون کسی که اول اسمش تکتم بعد ولی فامیلیش ع.(تکتم.ع)
خوشحال میشم یک سری به وب من بزنید و من راهنمایی کنید.از اون دور یکی داره سلام می رسونه.
فعلا خداحافظ.

تکتم چهارشنبه 11 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:43 ق.ظ http://www.tamamemah.blogfa.com

سلام
ببینم تو غیر از این یک جمله که یک ماه پیش نوشتی چیز دیگه ای برای نوشتن نداری؟!
بنویس دیگه

لاله چهارشنبه 11 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:10 ب.ظ

چه خوب

اما وقتی اونا رو از دست دادی اگه بازم چیزی برای از دست دادن نداشتی دیگه باید ازت ترسید! ( این یه مثل اسپانیاییه! )

پاییز مبارک

لاله چهارشنبه 11 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:11 ب.ظ


ضمنا تکتم راست میگه ...

بابونه یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:59 ب.ظ

من همین رو هم ندارم کمککمککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک

[ بدون نام ] یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:01 ب.ظ

یه چیزی تو چقدر خوبی کاش من اینقدر تهی نبودم تا بیشتر برات می نوشتم و کاش زودتر ژیدات می کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد